ایمان بلقیس (قرآن)ملکه سبا بعد از دیدن قدرت مافوق بشری حضرت سلیمان، زبان به اعتراف گشود به خدای احد و واحد ایمان آورد. ۱ - اظهار ایمانانی وجدت امراة تملکهم... • ... قالت رب انی ظـلمت نفسی واسلمت مع سلیمـن لله رب العــلمین. «من زنی را دیدم که بر آنها حکومت میکند و همه چیز در اختیار داشت (مخصوصا) تخت عظیمی دارد... به او گفته شد: داخل حیاط (قصر) شو!» هنگامی که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد؛ امّا سلیمان) گفت: (این آب نیست) بلکه قصری است از بلور صاف!» (ملکه سبأ) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!». ۲ - ایمان قلبیاز ظاهر سیاق برمی آید که این جمله، تتمه کلام ملکه سباء باشد، بنابراین، وضع چنین بوده که وقتی ملکه تخت را میبیند، و درباریان سلیمان از آن تخت از وی میپرسند، احساس کرده که منظور آنان از این پرسش این است که: به وی تذکر دهند که متوجه قدرت خارق العاده سلیمان علیهالسّلام باش، لذا چون از سوال آنان، این اشاره را فهمیده، در پاسخ گفته است: ما قبلا از چنین سلطنت و قدرتی خبر داشتیم، یعنی احتیاجی به این اشاره و تذکر نیست، ما قبل از دیدن این معجزه، از قدرت او و از این حالت خبر داشتیم و تسلیم او شده بودیم و لذا در اطاعت و فرمان او سر فرود آوردهایم. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۸۳، برگرفته از مقاله «ایمان بلقیس». |